احمدی نژاد همچنان بلند پرواز است و این بلند پروازی هایش نه برای رهنمود دادن به رئیس جمهور آمریکا و نه صدر اعظم آلمان است بلکه برای تداوم اندیشه اش برای ایران است. . حتی مشکلات سهمگینی که در این چند سال بر دوش مردم اعم از فقیر و غنی سوار کرده است , هنوز هم این رئیس جمهور را زمینی نکرده . البته جای هیچ گونه تعجبی هم نیست وقتی معجزه ی هزاره ی سوم باشی و هاله ای از نور هم تو را در بگیرد نباید هم حتی در قاب یک رئیس جمهور چهار ساله بگنجی.بر همین اساس این معجزه هزاره ی سوم ترجیح میدهد نه درباره ی انتخابات و نه خودش سخنی بگوید . البته شنیده میشود در محافل خصوصی او نه تنها خودش را رئیس جمهور چهار ساله نمیداند بلکه بسان بلند پروازی هایش سودای ریاست جمهوری شانزده ساله را در سر می پروراند. البته بر اساس قانون اساسی رئیس جمهور تنها میتواند در دو دوره ی چهار ساله بر اریکه ی قدرت تکیه بزند اما ایشان معتقد است هشت سال را خودش ریاست میکند و هشت سال بعد هم کسی که روند فکری او را دنبال کند . از اینجاست که باید مرام و مسلک رئیس جمهور را از مدیر اجرایی یک کشور بالاتر برد و با یک مکتب سیاسی و فکری گره زد , یعنی از این پس معجزه ی هزاره ی سوم را مکتبی خواند با نام «احمدی نژادیسم»
متولد آرادان همه چیز را برای ارائه مکتبش مهیا میبیند .نخستین اش این است که موج انتقاداتی که در این چند سال اقدامات دولت نهم برانگیخته شده در تمام سی سال گذشته اگر بی سابقه نباشد کم سابقه است با این حال این رئیس جمهور بی آنکه خم به ابرو بیاورد از ریاست جمهوری شانزده ساله سخن میگوید. اگر نام این باور معجزه نیست پس چیست؟
از خصوصیات مکتب احمدی نژادیسم نداشتن روحیه ی انتقادی است و سعی در مخفی نگه داشتن نقاط ضعف در خود کرده و تلاش میکند نقاط ضعف خود را در وجود دیگران بیابد.
نکته ی دیگر احمدی نژادیسم تعیین تکلیف برای ایران و جهان است و همانگونه که خود گفته نه سوسیالیسم را قبول دارد و نه سر سازگاری با لیبرالیسم دارد . او نه تنها ایدئولوژی آنها را رد یا پذیرش نمیکند بلکه حتی اعرابی هم بر آنها قائل نیست. بر این اساس او ایران را جایی میداند برای ارائه مکتب احمدی نژادیسم کما اینکه در این چند سال رگه هایی از آن را لمس کرده ایم بر این اساس او حق دارد و معتقد است چهار سال و هشت سال برای محک گذاشتن این ایدئولوژی کافی نیست بلکه باید شانزده سال ادامه پیدا کند. از اینجاست که احمدی نژادیسم تحقق بیشتری می یابد . منناظره طلبی رئیس جمهور را هم میتوان در همین راستا ارزیابی کرد .
بحث دیگر محبوبیت است..محمود احمدی نژاد همانگونه که رسانه های دولتی نشان میدهند از محبوبیت زیادی در جهان اسلام از ترکیه تا لیبی برخوردار است. حتی کار به جایی رسیده که شهروندان کمونیست ونزوئلا و آرژانتین اندیشه های احمدی نژاد را ستایش میکنند و با ارسال نامه از ایشان میخواهند برای اداره ی بهتر کشورشان به دولتمردانشان مشاوره دهد . احمدی نژادیسم از نظر محبوبیت نه تنها چیزی کمتر از سوسیالیسم و لیبرالیسم ندارد بلکه شانه به شانه آنها در حال پیشروی است و چه بسا آز آنها جلوتر هم بزند. همین افزایش تصاعدی محبوبیت احمدی نژاد در داخل ایران هم تکرار میشود . باز هم همانگونه که رسانه ی سیما نشان میدهد در این چند سال با وجود قطعی گسترده ی برق در تابستان , افزایش چشمگیر تورم قیمت مسکن و لبنیات نه تنها رئیس جمهور با کاهش محبوبیت مواجه نشده که همچنان این محبوبیت در حال تزاید است. کدام رئیس دولت چنین اقبالی داشته است . احمدی نژادیسم مثل یک ویروس در حال تکثیر شدن است.